در این پست از سایت عکس نوشته سیزده بدر مبارک بدون مادر و پدر,عکس پروفایل سیزده بدر عاشقانه ۱۴۰۲ را قرار دادیم . خداوند به همه پدر و مادرها رحمت کند . روز سیزده بدون پدر و مادر می تواند بسیار غنگین و ناراحت کننده باشد ولی چه یمشه کرد همه ما یه روزی اومدیم و یه روی هم از دنیا خواهیم رفت . سیزده بدر سال 1402 را حتی بیشتر از سال های قبل شادی و تفریح می کنیم تا پدر و مادرمان نیز خوشحال شوند گرچه بین ما نیستند ولی از دیدن شادی و خوشحالی ما در روز سیزده بدر اونا هم خوشحال و شاد میشن . مجموعه ای از عکس نوشته و عکس پروفایل تبریک روز سیزده بدر بدون پدر و مادر را در این بخش گردآوری کردیم …

در ادامه از سایت استار بورس همراه ما باشید با عکس نوشته و عکس پروفایل جدید و زیبا و عاشقانه  غمگین  بدون پدر و مادر در سال 1402 …

سیزده بدر بدون مادر

مـــادر
تمام زندگیم درد مــیکند
دلــــم نوازش های مــــادرانه میخواهد
سیزده بدر بدون مادرم چیزی جز اندوه نیست

?‍‍

آمدم حال تو را از در ودیوار بپرسم
ای سفر کرده ی جاوید من« ای مادر خوبم!»
آمدم باز در این کلبه که با دولت اشکی
هاله ی گرد غم از چهره ی هر پرده بروبم
آمدم بر غم بی مادری ام زار بگریم
آمدم باز که سر بر در این خانه بکوبم

و بگویم سیزده بدر بدون مادر غم انگیز میشود

?‍‍

آسوده بخواب مادر بیمارم
راحت شدی از اذیت و آزارم
با دسته گلی به دیدنت آمده ام
بر خاک تو از اشک ، چه ها می کارم
امروز سیزده بدر است و نیستی تا سیزدهم را بدر کنی
سیزدهم همیشه شوم میماند

?‍‍

ای سفر کرده ی من جای تو خالی
باز با«خاطره ها»پای دراین خانه نهادم
بی تو این خانه«غم آباد»زمانه است
هرکجا می نگرد دیده ی آلوده به اشکم
از تو و رنج تو و یاد تو بسیار نشانه است
سیزدهم بی تو بدر نمیشود

?‍‍

چو سبزه سبز میگردد ز نوروز
به روز سیزدهم، آن روز پیروز
فزون بر سبزی دشت و چمنزار
به جان و دل بگردیم همچو گلزار…
مادرم سیزده بدر نیستی چه کنم با دوریت ….

?‍‍

مادری که در کهنسالی با اینهمه درد و بیماری ،
وقتی می بینه هیچکس دردشو باور نداره ، با خودش میگه ” حتمأ ” من خوبم ” و سعی میکنه با کمر خمیده و پای لنگش ادای آدمای سالمو در بیاره .
قدرشونو بدونیم تا وقتی هستند . زمان خیلی زود ” دیر ” میشه !!!
سیزده امسالتون کنار مادر باشید تا غم و اندوه نکشید

?‍‍

«پیچکی»را که به امّید رساندی سر دیوار
«رازقی های»سپیدی که عزیزان تو بودند
همه در ماتم تو غمزدگانند
مادرم!«شاخه ی گلها»که به صد شوق نشاندی ـ
اینک اینک همه ماتم زدگانند
سیزده غم انگیز بی مادر

?‍‍

بچه که بودم دلم به گرفتن گوشه چادر مادرم و رفتن به بیرون خوش بود
اکنون بزرگ شده ام مادرم را می خواهم , نه برای گرفتن گوشه چادرش
می خواهمش که با گوشه چادرش اشکهایم را پاک کنم.
نه اینکه دلم خوش شود که می دانم نمی شود !
شاید آرام بگیرد با بوی خوش چادر مادرم

?‍‍

دغدغهء روزمره ام ، بودن توست !
نفس کشیدنت ..
ایستادنت ..
خندیدنت ..
“مــــــــــادرم”
تو باشی و خدا
دنیا برایم بس است …
چه بسا در سیزده بدرم نیستی
من
غم
تنهایی
شومی سیزده بدر بدون مادرم

?‍‍

مادر«ای مادر خوبم!»
خانه ی خلوت وغربت زده ات سخت غمین است
اینک این جا دخترت با غم تو«خاک نشین»است
مادر!ای خانه ی جاوید توآباد ندانی
که من از دوری تو«خانه خرابم»

?‍‍

در دو چشم تو خدا جا دارد / عشق با چشم تو معنا دارد
مادرم چشمه ی احساس تویی / عطر خوشبوی گل یاس تویی

?‍‍

مادر، دستی بر گهواره دارد و دستی در دست خدا.
آن‌گاه که مادر، گهواره را تکان می‌دهد ، عرش خدا به لرزه درمی‌آید.
و همه‌ی فرشتگان سکوت می‌کنند تا زیباترین سمفونیِ هستی را بشنوند:
لالایی مادر

?‍‍

اینک ای دختر اندوه زمانه
شادمانم که دگر از لب تو شکوه نریزد
سرخوشم زان که دگر چشم تواندوه نپاشد
شکر گویم که ز بانگ تو دگر ناله نخیزد
مادر عزیزم نیستی اما سیزده بدرت مبارک

?‍‍

نبودنِ تــو
فقط نبودنِ تو نیست
نبودنِ خیلی چیزهاست…
کلاه روی سَرمان نمی‌ایستد!
شعر نمی‌چسبد…
پول در جیب‌مان دوام نمی‌آورد!
نمک از نان رفته!!!
خنکی از آب………….
” ما بی‌تو فقیر شده‌ایم ” مادر….
سیزده بدر امسال بدون تو صفا نداره

?‍‍

میدونی دلتنگی یعنی چی؟
دلتنگی یعنی اینکه: بشینی به خاطراتت با مادرت فکر کنی ..
اونوقت یه لبخند بیاد رو لبت ..
ولی چند لحظه بعد …
شوری اشکهای لعنتی ، شیرینی اون خاطره ها رو از یادت ببرند
دلتنگی یعنی دختری بدون مادرش بر سر سبزه های امسال شومی را بدر کند

?‍‍

امروز با شاخه گلی سرخ ودستانی لرزان به دیدارت می آیم
این اشک های من از سردلتنگی است
دلتنگی برای بوسه زدن بر دستهای مهربانت
کاش بودی…
امروز دلم آتش گرفت ودوباره جای خالیت را حس کردم
می دانم جای تو خوب است
وفرشته های آسمان امروز را برایت جشن می گیرند
آخر میدانم که بهشت زیر پای توست….
کاش فقط امروز نگاهت را داشتم
خدایا کاش فقط یک بار دیگر
آغوشش را داشتم