یک مرد جوان 29 ساله که آخرین بار در 17 سالگی به جرم سرقت 2 سال زندان بود، پس از 1 دهه با اینکه درآمدش از دستفروشی ماهانه تا 30 میلیون تومان بود،دست به دزدی زد. اما این دزدی کمی متفاوت بود و بیشتر از اینکه شبیه دزدی باشد شبیه شعبده بازی هست. جوان 29 ساله که در تهران دست فروشی میکرد با تشویق دوستان با روش های مختلف دزدی آشنا شده بود و به یکی از روشهای شعبده بازی روی آورده و طلای زنان تهرانی را دزدید.

سرقت طلا

سرقت طلا

دست‌ و پا بسته هست و شلان شلان راه می‌رود. اون می تونست با همان درآمد نسبتا خوبی که داشت به زندگی عادی و بدون نگرانی خودش ادامه بده. اما جاه طلبی و زیاده خواهی کار دستش داد و تبدیل شد به یک سارق متبحر که دست شعبده بازها را هم از پشت بسته. البته جوان سارق میگوید بعد از آزادی درحالی که 19 سال بیشتر نداشت، تصمیم گرفت توبه کند و هرگز دست به سرقت نزند. اما این توبه شکستن باعث شد سراز کلانتری و دادگاه و زندان دربیاورد.

میگوید که مادر جوانش را به خواستگاری فرستاد تا شاید بتواند زندگی مشترکش را با زنی که دوستش دارد، آغاز کند و حالا نتیجه این ازدواج کودکی است که 3 سال بیشتر ندارد و شب‌ها بی‌قراری نبود پدرش را می‌کند.پدری که بعد از 10 سال، توبه خود را شکست و با شنیده‌هایش از دوستان و هم‌محلی‌های خود با استفاده از شگردی تیزهوشانه، اقدام به سرقت طلای پیرزنان تهرانی با سوءاستفاده از اعتقادات آنها کرد.مأموران پایگاه 6 پلیس آگاهی تهران بعد از دریافت گزارش‌های مشابه از سرقت با روش قدیمی نایلون و کیسه پلاستیک وارد عمل شدند و پس از شنیدن اظهارات زنان مالباخته به اقدامات تخصصی دست زدند و توانستند مرد تبهکار را بازداشت کنند.

صحبت های جوان سارق طلای زنان تهران

جوان چند سالته ؟ 29

گویا سابقه هم داری؟ /پاسخ جوان: یک بار در 17 سالگی به دلیل سرقت 2 سال در زندان بودم و بعد از 19 سالگی دیگر هیچ سرقتی انجام ندادم.

در این مدت چه شغلی داشتی؟

در سطح شهر به عنوان دستفروش، خرید و فروش لباس می‌کردم.

ماهیانه چقدر درآمد داشتی؟

20 الی 25 میلیون تومان

چند ماه طلای پیرزنان را سرقت می‌کردی و چقدر پول درآوردی؟

از 3 ماه پیش مشغول به این کار بودم و از این راه 150 میلیون تومان به دست آوردم، اما خب فایده نداشت؛ به خاطر راحتی و زیاده‌خواهی، حالا بیچاره شده‌ام.

چطور طلای پیرزنان را می‌دزدیدی؟

به عنوان عضو یک خیریه که از کشورهای عربی برای کمک به مردم مستضعف آمده، روبه‌روی مساجد در محلات شرق تهران مثل افسریه، پیرزنانی را که گردنبند، دستبند و… طلا داشتند شناسایی می‌کردم و سپس به آنها لباس یا مقدار کمی پول می‌دادم تا به افراد ضعیف کمک کنند، سپس وقتی اعتمادشان جلب می‌شد به آنها می‌گفتم که کیسه‌ای دارم که اگر طلای خود را مدتی در آن نگه دارند، متبرک می‌شود. آنها نیز به دلیل اینکه سن خیلی زیادی داشتند و از طرفی بسیار به این مسائل اعتقاد داشتند، طلای خود را به من می‌دادند تا داخل کیسه بیندازم و به آنها تحویل دهم. من کیسه را هم تحویل می‌دادم اما به دلیل اینکه کیسه سوراخ بود، طلاهایشان از کیسه می‌افتاد و برای من باقی می‌ماند.

 طلای چند پیرزن را این‌گونه دزدیدی؟

8 زن بیشتر نبودند.

این روش را از کجا یاد گرفتی؟

در محله دوستانم چند راهکار به من دادند که بالاخره این کار را شروع کردم و حالا بشدت پشیمان هستم. ای کاش به همان دستفروشی ادامه می‌دادم و این قدر زیاده‌خواه نبودم تا امروز به این مصیبت گرفتار نشوم!